Loading...
ام عیسی دختر مامون و همسر امام جواد علیه السلام است. او زن بدی بود و امام جواد را بسیار اذیت می کرد. روزی زنی آمد و گفت من زن جوادم! ام عیسی عصبانی شد و نزد پدرش مامون رفت و شکایت کرد. مامون که مست بود به غلامش یاسر دستور داد شمشیر را بیاورد. پس مامون به منزل امام جواد رفت و امام را قطعه قطعه کرد! وقتی مامون به هوش آمد دخترش ماوقع را برای او گفت و مامون گفت: اگر من این کار را کرده باشم این یک ننگ ابدی است.
در این لحظه یاسر آمد و گفت: جواد زنده است و برای اطمینان یاسر به امام گفته بود لباست را تبرکا به من بده ولی در واقع منظورش دیدن وضعیت بدن امام بود و دیده بود که بدن امام کاملا سالم است. امام فرمود: علت اینکه آسیبی به من نرسید همراه داشتن حرز است. حتی وقتی امام شهید شد ام عیسی گریه کرد به او گفتند تو که خیلی امام جواد را اذیت می کردی پس چرا اینگونه گریه می کنی؟ او در پاسخ قصه حرز امام جواد را به عنوان کرامتی که از آن حضرت دیده بود بیان داشت. مامون حرز را از امام خواست و امام حرز را به مامون داد (منبع: سید بن طاووس رحمه اللّه درمهج الدعوات این ماجرا را از ابونصر همدانى و او از حکیمه دختر امام محمّد تقى علیه السلام نقل نموده است).
توضیحات بیشتر